نشریه نثر پژوهی ادب فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان،نثر فارسی Journal of Prose Studies in Persian Literature

نقالی‌های مکتوب به عنوان یک ژانر ادبی در نثر فارسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران

2 عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس

3 گروه زبان و ادبیات فارسی گرایش ادبیات عامه دانشگاه تربیت مدرس

چکیده

«نقالی‌های مکتوب»، داستان‌های بلند عامیانه‌ای هستند که در طی سنّت نقالی و داستان‌گزاری از شکل شفاهی - با حفظ برخی ویژگی‌های زبان مردم- به شکل مکتوب درآمده‌اند. سنّت داستان‌گزاری، سنّتی دیرپا در ایران بزرگ است که همواره منابع لازم برای آفرینش آثار ادبی ارزشمند را فراهم نموده است. داستان-هایی که از قلمرو ادبیات شفاهی به قلمرو ادبیات مکتوب وارد شده‌اند، دارای ویژگی‌ها و خصلت‌های منحصر‌به‌فرد محتوایی و ساختاری، تاریخی و فرهنگی هستند و هویت جداگانه‌ای دارند. این هویت جداگانه ما را ترغیب می‌کند تا این داستان‌ها را ذیل یک نوع یا ژانر ادبی خاص قرار دهیم. دانش انواع ادبی، زمینه را برای پژوهشگران فراهم می‌کند تا در یک چارچوب منظم، آثار ادبی را مطالعه کنند. پیش‌تر برخی محققان، «نقالی‌های مکتوب» را زیر انواع ادبی «رمانس»، «حماسۀ منثور»، «رمان شهسواری- قهرمانی» و «افسانه» قرار داده‌اند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از سه متغیر درون‌متنی «محتوا، فرم و وجه» و چهار متغیر برون‌متنی «کارکرد، بافت، مخاطب، روابط بینامتنی»، «نقالی‌های مکتوب» به عنوان یک ژانر ادبی جداگانه با ویژگی‌های خاص معرفی شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Written narration as a literary genre in Persian prose

نویسندگان [English]

  • hasan zolfaghari 2
  • ZAHRA BAHREINIAN 3
1
2 TARBIAT MODARES UNIVERSITY
3 Tarbiat modares university
چکیده [English]

Written narrations” are folk long stories that in narrative convention had been changed from oral form to written form by maintaining some folk language features. Narrative convention is an enduring tradition in great Persia that consistently provided needful resources for creating valuable literary works. The long stories that have entered from oral literary realms to written literary realms, have special content and structure, historical and cultural features and they have an individual identity. This individual identity encourages us to put this long story as a particular literary genre. Knowledge of literary genre prepares domains for researchers to study literary works in a methodical frameworks. Formerly, some researchers have put written narration in “Romance”, “Prose epics”, “Heroic novels” and “Legend” genres. In this essay we are trying to introduce written narration as a literary genre with individual feathers. In this way we are using three inside text variable “content, form/structure, aspect” and four outside text variable “function, context, addressee, intertextuality”

کلیدواژه‌ها [English]

  • Written narrations
  • Narrative convention
  • Literary genre
  • Folk مliterature
  • Persian prose
  1. منابع

    الف) کتاب­ها

    1. بیغمی، محمد. (1388).فیروزشاه­نامه. به کوشش ایرج افشار و مهران افشاری.تهران: چشمه.
    2. بیضایی، بهرام. (1342). نمایش در ایران. چاپ دوم، تهران: کاویان.
    3. ذوالفقاری، حسن. (1394). زبان و ادبیات عامۀ ایران. چاپ اول، تهران: سمت.
    4. رستگار فسایی،منصور. (1380). انواع نثر فارسی. چاپ چهارم، تهران: سمت.
    5. زرقانی، مهدی. (1388). تاریخ ادبی ایران و قلمرو زبان فارسی. چاپ اول، تهران: سخن.
    6. زرقانی و قربان صباغ. (1395). نظریۀ ژانر (نوع‏ادبی) ‏رویکرد‏تحلیلی-تاریخی.تهران: هرمس.
    7. عاشور­پور،صادق. (1389). نمایش­های ایرانی. جلد 4. چاپ اول، تهران: سوره مهر.
    8. فلور، ویلم ام. (1396). تاریخ تئاتر در ایران. سرپرست مترجمان امیر نجفی. چاپ اول، تهران: افراز.
    9. محجوب، محمد­جعفر. (1393). ادبیات عامیانه ایران. به اهتمام حسن ذوالفقاری. چاپ دوم، تهران: چشمه.
    10. مصطفوی، خشایار. (1391). زایش درام ایرانی. تهران: افراز.
    11. میرصادقی، جمال. (1366). ادبیات داستانی. چاپ سوم، تهران: ماهور.
    12. __________(1383). داستان و ادبیات. چاپ دوم، تهران: آیه مهر.
    13. نامورمطلق، بهمن (1390). درآمدی بر بینامتنیت: نظریه­ها و کاربردها. چاپ اول، تهران: سخن.
    14. نقیب­الممالک، محمد علی شیرازی. (1340). امیرارسلان نامدار. به تصحیح محمدجعفر محجوب. تهران: کتاب­های جیبی.
    15. هالیدی، مایکل و رقیه حسن. (1393). زبان، بافت و متن. ترجمه محسن نوبخت. تهران: سیاهرود.

     

    ب) مقاله­ها

    1. بویس، مری. (1368). «گوسان­های پارتی و سنت نوازندگی در ایران». به کوشش مهری شرفی. چیستا. شماره 66و 67، صص 756-780.
    2. جعفرپور، میلاد و مهیار علوی مقدم. (1392). «مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه‌های تعلیمی-القایی آن در حماسه­های منثور (مطالعۀ موردی: سمک عیار، داراب نامه، فیروز­شاه­نامه)». متن­شناسی ادب فارسی. شماره 9، صص 13-36.
    3. جعفری قنواتی، محمد. (1387). «تئاتر: گوشه­هایی از هنر نقالی». هنر. شماره 77، صص 107-127.
    4. حسینی سروری، نجمه و رقیه بهاآبادی. (1392). «نوع­شناسی آثار نقیب­الممالک». نثرپژوهی ادب فارسی. شماره 34، صص 149-176.
    5. ذاکری کیش، امید و محسن محمدی فشارکی. (1392). «قصه­های عامیانه و انواع ادبی با تکیه بر فیروزشاه­نامه بیغمی». ادب پژوهی. شماره 24، صص 11-32.
    6. قاسمی­پور، قدرت. (1389). «وجه در برابر گونه: بحثی در قلمرو نظریه انواع ادبی». فصلنامة نقد ادبی. شماره 10، صص 63-89.
    7. مدبری، محمود و نجمه حسینی سروری. (1388). «بازشناسی روایت­های اسطوره­ای در آینه داستان­های ایرانی (نوع شناسی چهار داستان عامیانه فارسی)». ادب فارسی. شماره 2، صص 19-42.
    8. نوروزی، خورشید. (1386). «تحلیل نوع ادبی سمک عیار». ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی. شماره 9، صص 135-160.
    9. یاوری، هادی. (1388). «معرفی و نقد کتاب: رمانس­های عامیانه ایرانی قبل از دوره صفوی نوشته ویلیام هانوی» نقد ادبی. شماره 5. صص 197-208.