نشریه نثر پژوهی ادب فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان،نثر فارسی Journal of Prose Studies in Persian Literature

معرّفی پاره‌ای از مختصّات واجی منحصربه‌فرد گویش رودباری (کرمان)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای زبان شناسی همگانی دانشگاه سیستان و بلوچستان

2 استادیار زبان شناسی همگانی دانشگاه سیستان و بلوچستان

چکیده

  «رودباری» وابسته به گروه گویش­های بَشْکَرْدی و از اعضای کمتر شناخته­شدۀ خانوادۀ زبان‌های ایرانی جنوب غربی­است که گونه‌های آن با چند مختصّۀ واکه‌ای و همخوانیِ منحصربه‌فردِ واجْگانی در جنوب استان کرمان رواج دارند؛ مختصّاتی که تاکنون مورد پژوهش دقیق زبان­شناختی واقع نگردیده­اند و مطالعۀ علمیِ آنها برپایۀ اصول پذیرفتۀ زبان­شناسی نوین ضرورتی بسیار بدیهی دارد. گفتنی­است برخی از این مختصّات، بازماندۀ مختصّات واجی فارسی میانه و پاره­ای دیگر نتیجۀ وقوع تحوّل در واجْگانِ فارسی میانه به شیوه­ای خاص در این گویش­اند. البتّه پژوهش حاضر می­کوشد بر پایۀ تحلیل پیکرۀ زبانیِ حاصل از کار میدانی و ضبط گفتار آزاد گویشوران بی­سواد و سالخوردۀ گونۀ رایج در شهرستان قلعه‌گنج، پنج مورد از آن مختصّات واجیِ بارز را از منظر زبان­شناسی هَمْزمانی بررسی و معرّفی نماید. به بیان دقیق‌تر، این پژوهش سعی دارد با به­کارگیری آزمون «جفت­های کَمینۀ مطلق» ارزش واجیِ پنج آوای خاصِ واجْگانِ این گویش را بیازماید که عبارتند از: واکه­های مرکّب فُرودین [ɪə] و [ʊə]، همخوان روانِ تَکْ­زنشیِ [ɾ]، و ‌همخوان‌های لبی­شدۀ [gw] و [xw] در آغازۀ هجا. یافته­های پژوهش نشان می‌دهد تمامیِ آواهای مزبور در واجْگانِ گویش رودباری تمایزدهندۀ معنا و لذا دارای پایگاه و ارزشِ واجی­اند، امّا میزان تقابل واجی آنها یکسان نیست؛ یعنی از حیث میزان تقابل واجی، آنها در امتداد یک پیوستار عمودیِ چهارجایگاهی قرار می­گیرند که واکه­های [ɪə] و [ʊə] مشترکاً در بالاترین جایگاه و همخوان­های [ɾ]، [gw] و [xw] نیز به ترتیب در جایگاه­های دوّم تا چهارم جای می­گیرند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Introducing Some Idiosyncratic Phonological Features of Rūdbāri (Kerman) Dialect

نویسندگان [English]

  • Sepehr Seddiqi-nejad 1
  • Seyed Farid Khalifehlou 2
1 PhD Student of Linguistics
2 Assistant Professor, University of Sistan and Balouchestan
چکیده [English]

Rūdbāri belongs to Baškardi dialects and is a less-investigated member of south-western Iranian languages whose varieties are spoken in southern part of Kerman province using several idiosyncratic vowel and consonantal features in their phonological systems; features which have not yet been investigated linguistically and precisely, hence, their scientific investigation based on accepted principles of modern linguistics is necessary. It should be noted that some of these features have remained from Middle Persian phonological features and some others resulted from particular changes in the Middle Persian phonological system into this dialect. However, the present study attempts to linguistically investigate and identify five items of those outstanding phonological features from a synchronic point of view based on the analysis of a fieldwork; the corpus includes free speech recordings of old uneducated informants of the linguistic variety spoken in Qal'e-Ganj township. More precisely, using "absolute minimal pair" test, it tries to investigate the phonological value of five special phones used in the phonological system of that dialect, including falling diphthongs of [ɪə]-[ʊə], (flap) liquid of [ɾ], and labialized consonants of [gw]-[xw] in syllable onset. The findings indicate that all those sounds distinguish meaning and therefore, have a phonological value in the phonological system of Rūdbāri dialect. Their phonological contrast, however, is not equal; i.e. these five phonemes constitute a vertical four-slot phonological-contrast continuum which the vowels of [ɪə] and [ʊə] jointly stand on top, and the consonants of [ɾ], [gw] and [xw], respectively, stand in 2nd to 4th positions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Rūdbāri dialect
  • Phonological system
  • Falling diphthong
  • Liquid consonant
  • Labialized consonant
  1.  فهرست منابع

    الف)کتاب­ها

    1. نیک‌نَفْس دهقانی، اسلام. (1377). بررسی گویش جیرفت و کهنوج. چاپ اوّل. کرمان: مرکز کرمان­شناسی.

     

    ب) مقاله­ها

    1. دُرّی، نجمه و خیراندیش، سیّد مهدی و مریدی، زینب. (1392). «توصیف ساختمان فعل در گویش کوه‌شهری». ادبیّات و زبان‌های محلی ایران زمین. سال سوّم. شمارة 4، 88-62.
    2. رستمی ابوسعیدی، علی‌اصغر. (1382). «وجه تمایز گویش بَشاکَردی و فارسی در بعضی جنبه‌های آوایی و دستوری». ادب و زبان فارسی. شمارة 13، 122-105.
    3. کردستانی، سارا. (1391). گویش مُحْمِدی. در مجموعه مقالات اوّلین همایش بین­المللی گویش‌های مناطق کویری ایران، ویراستۀ گلاله هنری، سمنان: دانشگاه سمنان. 1751-1739
    4. مطلّبی، محمّد و شیبانی‌فرد، فاطمه. (1392). «مواردی از واج‌شناسی تاریخی گویش رودباری کرمان». ادب و زبان. سال 16. شمارة 34، 329-311.
    5. مطلّبی، محمّد و کردستانی، سارا. (1393). «بررسی زبان­شناختی گویش مُحْمِدی جبالبارز کرمان». زبان­شناسی و گویش­های خراسان. سال 6. شماره 10، 120-97.

     

    ج) پایان­نامه­ها

    1. صدیقی‌نژاد، بختیار. (1389). بررسی توصیفی ساختواژۀ گویش بَشاکَرْدی. پایان­نامۀ کارشناسی ارشد زبان­شناسی همگانی. دانشگاه سیستان و بلوچستان.
    2. کردستانی، سارا. (1389). بررسی زبان­شناسانۀ گویش مُحْمِدی (جبالبارز جنوبی). پایان­نامۀ کارشناسی ارشد فرهنگ و زبان­های باستانی. دانشگاه شهید باهنر کرمان.
    3. مطلّبی، محمّد. (1385). بررسی گویش رودباری (کرمان). رسالۀ دکترای فرهنگ و زبان‌های باستانی. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

     

    د) منابع لاتین

    1. Okati, Farideh. (2012). The Vowel Systems of Five Iranian Balochi Dialects. 1st ed. Uppsala: Uppsala University.
    2. Bussmann, Hadumod (2006). Routledge Dictionary of Language and Linguistics. Gregory Trauth and Kerstin Kazzazi. 1st ed. London and New York: Routledge.
    3. Gershevitch, I. (1959). “Travels in Bashkardia”, Journal of the Royal Central Asian Society. Vol. 46, 213-225.
    4. Jahani, Carina and Korn, Agnes. (2009). “Balochi” Windfuhr, Gernot (ed.), The Iranian Languages. London and New York: Routledge. 634-692.
    5. Sᴋᴊᴁʀᴠø, Prods Oktor (1988). “Baškardi”. Encyclopedia Iranica. Vol. 3, 846-850.
    6. Sᴋᴊᴁʀᴠø, Prods Oktor (1989). “Languages of Southeast Iran: Lārestānī, Komzārī, Baškardī”. Linguarum Iranicarum. 363-369.