2024-03-29T19:08:23Z
https://jll.uk.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=199
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
نقد پسااستعماری رمانِ «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده
عبدالله
آلبوغبیش
زهرا
رضایی
نقد پسااستعماری در مقام یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، بازخوردهای استعمار را در متون ادبی تحلیل میکند. در این نوع نقد فرهنگی، پژوهشگر در اندیشة بازخوانی و واسازی گفتمان استعمار است و به همین جهت با دو مقولة استعمارگر و استعمارزده پیوند میخورد. بیتردید، نقد پسااستعماری از آن رو که به دوگانههایی نظیر «من» و «دیگری» یا استعمارگر و استعمارشده میپردازد، یکی از قلمروهای مطالعاتی ادبیات تطبیقی تلقّی میشود. از نگاه این نوع نقد، نویسندگان متناسب با رویکردها و جهتگیری موافق یا مخالف استعمار، برخی از ابعاد آن را در متن ادبی به تصویر میکشند. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریّات پسااستعماری، رمان «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده را نقد کرده است. پژوهش حاضر نشان میدهد که نویسندگان استعمارْزُدا اغلب پادگفتمانها و مکانیزمهایی نظیر بومیگرایی، برجستهسازی مقاومت استعمارشده یا «من» در برابر گفتمان استعمارگر یا «دیگری»، تأکید بر برتری نظام اخلاقی استعمارشده، از آنِ خود کردن دارایی استعمارگر و وارونهسازی معادلة مالک و تملّک شده، ابژهسازی و شیءواره کردن «دیگری»، و نیز اِعمال نفوذهای فرهنگی شرقی در غربی را ارائه داده، به ساختشکنی گفتمان غرب دربارة شرق، بازتعریف تاریخ استعمارشده از چشمانداز خود، و در نهایت به بازیابی هویت خود میپردازند. همچنین بنا به این پژوهش، نویسندگان میتوانند با رویآوری به چنین متونی، برخی از پیامدها یا بازخوردهای منفی استعمار را زدوده، در حیات بخشیدن به سنتهای فرهنگی و ملی یا تقویت آنها به ایفای نقش بپردازند.
ادبیّات تطبیقی
مطالعات فرهنگی
نقد پسااسـتعماری
گفتمان مسلّط غربی
پادگفتمان واساز شرقی
روزگار تفنگ
2016
11
21
1
24
https://jll.uk.ac.ir/article_1572_a239a4d90120f6700f9d92bb3a58852a.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
بررسی کارکردهای نامآوا در هشت کتاب سپهری
احمدرضا
بیابانی
یحیی
طالبیان
محسن
محمّدی کردیانی
زبان در اصل، نظامی ذهنی است که به صورت ابزاری-آوایی ظاهر میشود و عمدهترین نقش آن، ارتباط و انتقالِ معانی از یک فرد به دیگری است. افراد با بهکارگرفتن قاعدههای زبان و تولید رشتههای گوناگونی از واژهها، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. از همینرو، به روشنی پیداست که زبان به میزان زیادی با زندگیِ انسان - یعنی با فعّالیّتهای ذهنی و حرکتی او- آمیخته و از آغاز تا پایان زندگی با او همراه است. پژوهش پیشرو، درخصوص کارکرد نامآوا در اشعار سهراب سپهری است و دستاورد علمی این تحقیق، حاکی از این مطلب است که میزان استفاده از نامآوا در زبان شعریِ وی بسیار چشمگیر است و این مقـوله، در سرودههای او عینیّت داشته و ملموس و محسوس است. از آنجایی که سهراب، نقّاشی است شاعر، این رویکرد درخصوص زبان شعریِ وی، بیش از دیگران صدق میکند؛ لذا نامآوا، از برجستهترین ابزارهای شعریِ اوست که در دریافتِ متن به خواننده کمک شایانی میکند. بنیان نظری این تحقیق، برپـایة نـظـریّات اتویسپرسن و دیگر زبانشناسانیست که به آراءشان در این زمینه، در کتاب فرهنگ نامآوایی فارسی بهاجمال اشاره رفته است. زبانشناسانی چون اوتویسپرسن، هر لفظی را که میان لفظ و معنای آن رابطهای طبیعی و ذاتی وجود داشته باشد، نامآوا مینامند.
نامآوا
سهراب سپهری
هشت کتاب
یسپرسن
2016
11
21
25
48
https://jll.uk.ac.ir/article_1573_1be55264ef0508d184762cd51382e38a.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
تجلّی خویشکاریهای زن در نوحهها و مویههای زنان شاهنامه
زهرا
جمشیدی
فاطمه
مدرّسی
رحیم
کوشش
زن و خویشکاریهای او، یکی از موضوعات مهم و دقیق مباحث اسطورهشناسی و حماسی است، به گونهای که کارل گوستاو یونگ، زن – مادر را یکی از کهنالگوهای خود معرّفی کرده است. در اساطیر ایران و جهان، زنان نقشهای مختلف و متعدّدی دارند که بر اساس جوامع و فرهنگهای آنها، گاهی این نقشها با یکدیگر تفاوت دارند. خویشکاریهای زنان در اساطیر، به شکل خویشکاریهای الههها و ایزدبانوان به منصة ظهور درمیآید و در حماسهها به صورت اعمالی که از زنانی شاخص سر میزند. تأثیر نقش ایزدبانوان بر زنانِ حماسی گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم و ضمنی است. یکی از راههای نمود خویشکاریهای زنان در حماسهها، رفتار و کردار آنان در مصیبتها و سوگواریهایشان است. در جستار حاضر با روشی تحلیلی- توصیفی و بررسی مویهها و سوگواریهای برخی از زنان شاخص شاهنامه؛ یعنی تهمینه، فرنگیس، جریره، کتایون و دخترانش به پارهای از نقشهای زن از جمله، نصیحتگری، شفقّت و مهربانی، زایش، ستیزه با دشمن، برکتبخشی و بخشندگی، پرورش و ... دست مییابیم که این نقشها از مهمترین خویشکاریهای الهههای مادر و کهنالگوی زن است.
کهنالگوی زن
خویشکاری الهه
اسطوره
حماسه
سوگواری
مویه
2016
11
21
49
68
https://jll.uk.ac.ir/article_1574_9bdd0a3842e7515f56a5b22150e5ec76.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
تحلیلی تاریخی پیرامون شاعران و مدّاحانِ دربار قراختاییان کرمان
جمشید
روستا
سحر
پور مهدی زاده
دوام هشتاد سالة قراختاییان در کرمان، (بین سالهای 619 تا 704 ه.ق) با درایت و کاردانی سلاطین و ملکههایی همچون بُراق حاجب، سلطان رکنالدّین، عصمةالدّنیا و الدّین قتلغترکان (ترکانخاتون) و صفوةالدّنیا و الدّین پادشاهخاتون، زمینههای اقتدار سیاسی، رونق اقتصادی و اعتلای فرهنگی این سرزمین را فراهم ساخت. این اقتدار سیاسی و رونق اقتصادی، آرامش و امنیّت را در سرتاسر قلمرو قراختاییان کرمان، حکفرما ساخته و موجبات سفر بسیاری از علما، ادبا و شعرا به دربار حکّام قراختایی را فراهم نمود. امری که نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال اثبات آن است. یافتههای پژوهش بر این نکته تأکید دارند که تلاش حکمرانان و شاهزادگان کاردانِ قراختایی جهت برقراری امنیّت، آرامش و رفاه مردمان قلمرو خود از یکسو و عشق و علاقهمندی آنان به زبان فارسی و حتی سروده شدن اشعاری به قند پارسی توسّط برخی از این افراد، از سوی دیگر، نقشی چشمگیر و غیر قابل انکار در اعتلای جایگاه زبان و شعر فارسی در دربار و قلمرو دولت مذکور داشت. تا به حدّی که پای شاعرانی همچون امامی هروی، عماد لر و مجد همگر را از زادگاهشان به قلمرو و دربار قراختاییان کرمان کشانید.
کرمان
قراختاییان
شعر فارسی
شاعران
مدّاحان
2016
11
21
69
94
https://jll.uk.ac.ir/article_1575_746ea58fbd2ef24c58285f310fa489c8.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
سیمای عرفانی پیامبر (ص) در متون ادبی
بهروز
رومیانی
معصومه
بخشی زاده
سیماییکه از پیامبر عظیمالشّأن اسلام در متون ادبی پارسی ترسیمگشته، بسیار متعالی و منحصربه فرد بودهاست. همواره تلاششده تا با استعانت از روایات تاریخی- مذهبی، بخشی از بزرگواریها و برجستگیهای فکری-اخلاقی ایشان بیانگردد. در کنار سیمای تاریخی پیامبر (ص) که بیانگر زندگی تاریخی ایشان است، مطالبی در متون ادبی روایت گردیده که بنمایة تاریخی و حقیقی ندارد؛ بلکه بیانگر خصوصیاتی است که با مبحث عرفانی «حقیقتمحمّدیه» همسو و همسان است.
حقیقتمحمّدیه که درحقیقت اشاره به نور نخستین دارد، در مقطعی خاص بر پیامبر اسلام اطلاقشده است. این فرآیند موجب شکلگیری مباحث و مسائلی پیرامون شخصیت ایشان شده که در این پژوهش، سیمای عرفانی پیامبر نامیدهمیشود که در برابر سیمای تاریخی و حقیقی ایشان، مبیّن مباحثی نظیر نخستین مخلوق، واسطة فیض، غایت آفرینش و ... شده که از خصوصیات اصلی حقیقتمحمدیّه است.
در این پژوهش برآنهستیم تا با دستهبندی خصوصیات مطرح شده برای پیامبر ،آنچه را که در حقیقت بیانگر حقیقتمحمدیّه است از سایر خصوصیات پیامبر که ریشة تاریخی دارد، متمایز کنیم.
پیامبر اسلام
سیمای حقیقی محمّد (ص)
سیمای عرفانی محمّد (ص)
حقیقتمحمّدیه. عرفان اسلامی
2016
11
21
95
114
https://jll.uk.ac.ir/article_1576_e943ec2e1fe5dc33c96d8f885781c320.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
پیوند و همگراییِ آموزه های اسلامی با تعالیمِ عرفانی در حوزه نماز
حمیدرضا
سلیمانیان
رویکردهای باطنی و شیوههای ژرف نگرانه به متون مقدّس و ارکان عبادی، از شاخصههای تفکّر عرفانی است که البته هرگز به معنای غفلت از ظواهر دین و شریعت و تخطّی از احکام شرعی نیست.
این ادعّا در بررسی نظریّات و تعالیم عارفان در حوزة یکی از ارکان اعتقادی اسلام یعنی نماز، قابل بررسی است. در تعالیم عرفانی در کنارِ تبیین طریقت، حفظ ظواهر شریعت و مطابقت این تعالیم را با آموزههای اسلامیِ مندرج درمنابعِ کتاب و سنّت ملاحظه میکنیم به گونه ای که گویا برخی از این سخنان، ترجمانِ منابع فوق هستند.
در مقالة حاضر، جایگاه و منزلت نماز، آثار و برکات نماز، عواقب تقصیر و تقاعد در نماز، سه محورِ اصلی بحث هستند که نخست به بررسی دیدگاه شریعت (از روی منابع کتاب و سنّت) به آن پرداخته شده است آنگاه با توجه به ادبیّات منظوم و منثور عرفانی سخنان عارفان را در این زمینه نقل کردهایم و سپس میزان انطباق پذیری آموزههای اسلامی را با تعالیم عرفانی در این باب مورد سنجش و داوری قرار داده ایم.
نماز
عرفان
شریعت
کتاب و سنّت
2016
11
21
115
138
https://jll.uk.ac.ir/article_1577_a6828805b395da3acd7d9baae22ebd5b.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
حقوق و روابط انسانی در آثار امام محمّد غزالی
عنایت الله
شریف پور
محمّدرضا
صرفی
مهدیّه
محمودزاده
یکی از محورهای اساسی تفکّرات و تأمّلات اندیشمندان، عرفا و فلاسفه اساساً شناخت ماهیّت انسان است. در غالب ادیان الهی مخصوصاً دین مبین اسلام نیز به شناخت این شاهکار خلقت تأکید زیادی شدهاست تا مقدّمهای در شناخت حضرت حق تعالی باشد. از مهمترین موضوعاتی که در جهت شناخت انسان مطرح میشود، روابط، حقوق و تکالیف آنان در مقابل یکدیگر است.
ابوحامد امام محمّد غزالی، متفکّر و اندیشمند قرن پنجم هجری، در آثار گرانقدرش این موضوع را سرلوحة کار خود قرار دادهاست. در این مقاله با مطالعة سه اثر معروف غزالی؛ یعنی کیمیای سعادت، نصیحةالملوک و احیاءعلومالدّین، دیدگاه و نظریّات وی در ارتباط با حقوق و روابط انسانها استخراج، بررسی و نقد و تحلیل شدهاست که با توجّه به بینش دقیق و عالمانة او میتوان دیدگاههای وی را سرلوحة اخلاق و رفتار جامعة بشری قرار داد. ازجمله مهمترین حقوقی که غزالی مخاطبان خود را به رعایت آنها سفارش کردهاست، مواردی است از قبیل حقوق مسلمانان، همسایگان و دوستان نسبت به یکدیگر، حقوق اعضای خانواده نسبت یکدیگر، حقوق برابر در ازدواج، حقّ آبرو و حقوق رفاهی و سایر حقوق مردم که بر عهدة دولتهاست.
حقوق انسان
امام محمّد غزالی
نصیحة الملوک
کیمیای سعادت
احیاءعلومالدّین
2016
11
21
139
160
https://jll.uk.ac.ir/article_1578_1f8ad032ee260703366d9733c0aa8f35.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
بررسی گفتمان آموزشی داستان لبخند انار هوشنگ مرادی کرمانی بر مبنای نظریّة ایدئولوژی آلتوسر
علی
صفایی
الهام
کارگر
جامعهشناسی ساختگرا از رویکردهای نقد ادبی معاصر است که به بازتاب ساختارهای اجتماعی در اثر ادبی توجه دارد. به عقیدة لویی آلتوسر (Louis Althusser) جامعهشناس ساختگرا، فرآیند حفظ قدرت در دورة ماقبل مدرن، از طریق دستگاههای سرکوبگر (Suppressive apparatuses) صورت میپذیرفت که در دورة مدرن، بهصورت نامحسوس و ایدئولوژیکی از طریق دستگاههای ایدئولوژیک(Ideological apparatuses) همچون آموزش(خصوصاً مدرسه) تحقّق مییابد. در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه آلتوسر، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عملکرد دستگاه ایدئولوژیک مدرسه در داستان لبخند انار هوشنگ مرادی کرمانی پرداخته میشود که ترسیمکنندة دو گفتمان آموزشی سنّتی و مدرن است. باور به مطلوب بودن روشهای رفتاری خشونتآمیز بهعنوان روشی کارآمد در امر تعلیم و تربیّت دانشآموزان، همچون یک باور ایدئولوژیکی حاکم در گفتمان آموزشی سنتّی داستان لبخند انار، نمود مییابد که از شیوة سنّتی سرکوبگرانه، به شکل ایدئولوژیک در لایههای مدرن آن تغییر ماهیّت میدهد. با بررسی نوع و نحوة عملکرد عناصر مربوط به این دو گفتمان سنّتی و مدرن از دیدگاه آلتوسری، این فرآیند به مثابة روند تغییر شیوههای حفظ قدرت در دورههای ماقبل مدرن و مدرن شناخته میشود.
جامعه شناسی ساخت گرا
آلتوسر
ایدئولوژی
هوشنگ مرادی کرمانی
لبخند انار
2016
11
21
161
182
https://jll.uk.ac.ir/article_1579_7e4ec0dc0329eb69f3c5d6517fd75d3a.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
بررسی داستان گیله مرد با تکیه بر عوامل نمایشی شدن داستان
عسکر
صلاحی
ابراهیم
رنجبر
ندا
نبی زاده اردبیلی
صحنۀ نمایشی، به عنوان زیرمجموعة عنصر تداوم، در بررسی زمانروایی یک اثر، بررسی میشود. در صحنة نمایشی، سخن بر سر این است که چگونه نویسنده در گزارش داستان، واسطهگری ابزارروایی را از میان برمیدارد بهگونهای که حوادث داستانی در برابر دیدگان مخاطب به نمایش درمیآید و او حائلی میان خود و وقایع احساس نمیکند و خود را درگیر وقایع و ناظر مستقیم حوادث میبیند. از آنجا که داستان «گیلهمرد» همواره به عنوان اثری نمایشی معرّفی میشود، در این پژوهش کوشیدهایم تا عوامل نمایشیساز را در این داستان بررسی کنیم. اغلب صاحبنظران، گزارش مستقیم «دیالوگ»ها را تنها ابزارنمایشی شدن داستان میدانند. این جستار درصدد نشان دادن این مسئله است که چگونه بزرگ علوی با شرح مبسوط داستان و پرداختن به جزئیّات، ارائة توصیفات جاندار از طبیعت، بهکاربردن وجوه استمراری در توصیفات و کمرنگ کردن حضور راوی در داستان، موفّق به خلق داستانی نمایشی شده است. برای این منظور عوامل نمایشیشدن داستان را شرح دادهایم و سپس این عوامل را در داستان «گیلهمرد» بررسی نمودهایم.
روایت شناسی
زمان
صحنۀ نمایشی
گیله مرد
2016
11
21
183
204
https://jll.uk.ac.ir/article_1580_9f492b81761069f146985e213b1f71c5.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
روایات بندهشی، زمینة گفتمانی استعارههای شاهنامه
سیّدعلی
قاسم زاده
علی قلی
نامی
آنگاه که بخشهای پهلوانی و اساطیری شاهنامه، با برخی واقعیّتهای تاریخی و همچنین با حوادث ازلی و بندهشی مقایسه شود، تطابقی معنادار آشکار میشود. یکی از مواردی که در بررسیهای مربوط به شاهنامه مغفول مانده، تحلیل چگونگی انطباق میان رویدادهای ازلی و مینویِ توصیف شده در کتاب بندهش با حوادث پهلوانی و چگونگی تأثّر فردوسی از آن بنمایههای اسطورهای و تبلور آن در زبان استعاری یا مجازی شاهنامه است. بنا بر ادّعای این جستار، این انطباق خود یک استعارۀ بزرگ است که به زمینۀ گفتمانی ظهور و بروز استعاره نظر دارد. مقالة حاضر به شیوة توصیفی- تحلیلی و الهام از نظریّة گفتمانی دریدا تلاش کرده است به بازخوانی جایگاه استعاره در شاهنامه بپردازد. بنابر نتیجة این پژوهش، علاوه بر استعارات بلاغی و عاطفی، استعارههایی در شاهنامه دیده میشود که نهتنها با قدرت و هنر بیانی فردوسی آمیخته گشته است، متأثّر از بنیانهای اساطیری و بازنمایی باورهای بندهشنیاست که میتوان از آن با عنوان استعارات ارجاعی و فرهنگی یاد کرد. لذا در بازشناسی و بازخوانی روایات اساطیری و پهلوانی شاهنامه باید به زیرساخت گفتمانی استعارههای ارجاعی و فرهنگی بیش از پیش توجّه کرد.
زبان
استعاره
زمینة گفتمانی
شاهنامه
دریدا
2016
11
21
205
230
https://jll.uk.ac.ir/article_1581_196009360322872df05684ededbe6858.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
بررسی اندیشة خیّام در چهارچوب چهار حقیقت شریف در بودیسم
کلثوم
قربانی جویباری
بر اساس مکتب فراتاریخی میتوان هر نظام اندیشهگانی را با نظامی دیگر مقایسه کرد، به شرطی که حول یک محور مشابه شکل گرفته باشند. بر همین اساس در این مقاله نشان میدهیم که با وجود تفاوتی که میان اندیشة خیّام و نظام اندیشهگانی بودیسم وجود دارد، میتوان نظام اندیشهگانی خیّام را در چهارچوبِ چهار حقیقتِ شریف بودیسم تحلیل کرد. زیرا اندیشة محوری هر دو نظام فکری صیرورت یا نپایندگی است. صیرورت و نپایندگی، حقیقت شریف اوّل و حقیقت رنج است. اما این صیرورت فیالذاته نه در اندیشة بودا و نه در اندیشة خیّام بد و تناقضآفرین نیست؛ بلکه هنگامی این رنج خود را آشکار میکند که انسان به امور نپاینده و گرفتار در چرخة صیرورت دل میبنندد. این دومین حقیقت شریف است. رنج در هر دو نظام اندیشهگانی به تناقضی معطوف است میان دلبستگی و عطش به بقای در عالم و نظام نپاینده و بیثبات عالم. اصلیترین راه حل در هر دو نظام فکری، حضور در لحظه و زندگی در حال با آگاهی تمام عیار است، این حقیقت شریف سوم و چهارم است. گرچه حضور در لحظة بودیسم با خیّام از جهاتی مانند آگاهی و مراقبه متفاوت است.
خیّام
بودیسم
چهار حقیقت شریف
صیرورت
اغتنام وقت
2016
11
21
231
252
https://jll.uk.ac.ir/article_1582_7c8ee81e64c89de6a2df65d37e63944a.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
عناصر خیالی و سیر تحوّل آن در چهار نمونة شعری از سبک های مختلف
یحیی
کاردگر
شاعرانگی شعر با عناصر خیالی، پیوندی ناگسستنی دارد و بخش عمدهای از ظرافتهای شعری به نحوةاستعمال این عناصر وابسته است. از این رو تحوّل و دگرگونی این عناصر در گسترةشعر فارسی که سبکها و شیوههای چندی را تجربه کرده، امری گریزناپذیر است. بحث دربارة چگونگی و فلسفة تحوّل این عناصر در شیوههای شعری و نحوة برخورد پژوهشهای بلاغی با این دگرگونیها، بحثی مغفول مانده در عرصة پژوهشهای ادبی است. این مقاله کوشیدهاست تحوّل عناصر خیالی شعر فارسی را در چهار نمونة شعری از سبکهای مختلف در شیوهای تطبیقی مورد بررسی قرار دهد و اشکال و گونههای این تحوّل را معرفی کند. پژوهش حاضر نشان میدهد که عناصر خیالی شعر فارسی تحت تأثیر عواملی چون شرایط عصری، شیوههای شعری، تئوریهای ادبی، نبوغ شاعرانه، تعامل زبان گفتاری و نوشتاری و سرانجام میل به هنجارگریزی از خط سیر واحدی پیروی نکرده و در چند نقطه از جریان طبیعی تحوّل عناصر خیالی عدول کرده است. نقطة شروع هنجارگریزی به صورت اعتدالی از سبک عراقی آغاز شده و در شعر عصر صفویّه و شعر نیمایی، تحت تأثیر عوامل یاد شده به اوج خود رسیدهاست. شعر فارسی در گذر از این مراحل، عناصر خیالی بکری آفریدهاست که پژوهشهای بیانی به طور همه جانبه، قادر به توجیه و تفسیر این نوآوریها نیست.
بلاغت فارسی
علم بیان
نقدبیان
سبک های شعر فارسی
تحوّلات بیانی
2016
11
21
253
272
https://jll.uk.ac.ir/article_1583_f113d94c408ed0dc765e20fc56e0c72e.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
تشابهات و تمایزات صورخیال بیدل دهلوی با نیما
محمّدحسین
محمّدی
مهدی رضا
کمالی بانیانی
صور خیال یکی از رایجترین اصطلاحات در نقد ادبی است و از جمله اصطلاحاتی است که بیشترین تکثّر معنایی را داراست. واکاوی صورخیال شاعرانه یکی از راههای تشخیص افتراق و اشتراک آثار ادبی است. بررسی از این دیدگاه در نهایت، سبک و ارزش هنری را روشن کرده و میزان قدرت، نوآوری و بهرهگیری از میراث گذشتگان را مشخص میکند. بیدل دهلوی (و بالطبع شاعران سبک هندی بهویژه شاخة رهرو خیال) با باریکبینی و تیزبینی، در عناصر و پدیدههای اطراف خود، جزئینگر بوده و در جستجوی معنای بیگانه، نوآوریهای بیشماری را در انواع صور خیال از خود به جای گذاشته است. این نوآوریها در بطن خود، ویژگیهایی را داراست که نیما یوشیج نیز در نوگراییهایش آنان را به کار بردهاست. از آنجا که سنجش صور خیال این دو تن(بیدل و نیمایی) میتواند نشانگر تمایزات و تشابهات این دو با یکدیگر باشد، ازین رو در این مقاله، نخست به تعریف صور خیال، بررسی چهار حوزه استعاره، تشبیه، کنایه و تصاویر، بررسی چگونگی صور خیال در اشعار این دو تن و در نهایت سنجش و مقایسة این دو سبک به صورت نمودار پرداخته شدهاست.
بیدل
نیما
صور خیال
تشابهات و تمایزات
2016
11
21
273
296
https://jll.uk.ac.ir/article_1584_0598bf3cdb9a0ff78dcb2041e62ab3cc.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
بررسی ساختاری- اسطوره ای همای و همایون خواجوی کرمانی
وزیر
مظفّری
سیّد اسعد
شیخ احمدی
تیمور
مالمیر
همای و همایون منظومهای غنایی از خواجوی کرمانی در قرن هشتم هجری است. این منظومه از تعدادی داستانِ تودرتوی کوتاه فراهم آمده است. قهرمان داستان، همای، شاهزادۀ شام است که در سفر برای رسیدن به معشوق خود، همایون، شاهزادۀ چین، با مسائل و حوادث زیادی روبرو میشود. در این مقاله، شخصیّتها، کارکردها، ساختار و ژرفساختهای اساطیری داستان را بررسی کردهایم. براساس ریختشناسی پراپ، این منظومه از شش شخصیّت اصلی و یازده کارکرد تشکیل شدهاست. این منظومه از برخی جهات دارای الگوی اسطورهای است، ریشۀ این الگوها را در اسطورههای ایرانی و سایر ملل جستجو کردهایم. با توجه به موفقیّت قهرمان، ساختار اصلی داستان مبتنی بر آشناسازی یا پاگشایی قهرمانی است.
همای و همایون
ساختگرایی
پاگشایی
شخصیّت
ژرفساخت
اسطوره
2016
11
21
297
320
https://jll.uk.ac.ir/article_1585_d9399b91ce262011e9efcc7659c7c450.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
فرآیندهای واجی همخوانی در گویش فریمانی بر پایۀ واجشناسی خودواحد
اعظم
میکده
در واجشناسی خودواحد که اوّلین بار توسط گلدسمیت بهصورت یک حوزۀ مستقل در واجشناسی زایشی مطرح شد، بازنمایی واجی در لایههای متفاوت صورت میگیرد. در این رویکرد، هر مشخّصه یا گروهی از مشخّصهها که در یک زبان، یک نقش واجی ایفا کند، در یک لایۀ مستقل قرار میگیرد. «مشخّصهها» در واجشناسی خودواحد، استقلال و موجودیت خاصّ خود را دارند. هدف از نگارش مقالۀ حاضر، معرفی، تحلیل و توصیف فرآیندهای واجی همخوانی در گویش فریمانی بر مبنای رویکرد واجشناسی خود واحد است. نگارنده درصدد است تا میزان کارایی این رویکرد را در بررسی و توجیه فرآیندهای واجی همخوانی موجود در این گویش محک زند. بدینمنظور، فرآیندهای همگونی، حذف، خنثیشدگی، کشش جبرانی، تضعیف و تقویت مورد مطالعه واقع شدند. یافتههای این پژوهش حاکی از این است که رویکرد غیرخطی برای تبیین و بازنمایی فرایندهای همگونی، حذف و کشش جبرانی در این گویش از کفایت توضیحی لازم برخوردار است درحالیکه تبیین دقیق فرآیندهای تضعیف، تقویت و خنثیشدگی براساس این رویکرد چالشبرانگیز است. گویش فریمانی، واجشناسی خودواحد، تضعیف، تقویت، خنثیشدگی.
گویش فریمانی
واجشناسی خودواحد
تضعیف
تقویت
خنثیشدگی
2016
11
21
321
346
https://jll.uk.ac.ir/article_1586_a236b505605d6d75b42be3f1064febbc.pdf
نثرپژوهی ادب فارسی
1395
19
40
پرسش و پاسخ در آثار ناصرخسرو
امید
وحدانی فر
احمد
امیری خراسانی
فاطمه
شکیبا
ناصرخسرو (481-394 ه.ق) شاعر و نویسندة توانا، از چهرههای درخشان قرن پنجم ادبیّات فارسی است. او علم و دانش را در بالاترین درجه قرار داده و والاترین ارزشها را برای آن در نظر گرفتهاست. روش علمی ناصرخسرو در کنار سیرت عملی وی، میتواند نمونه و سرمشق کامل برای هر انسانی باشد. یکی از روشهای تعلیمی که ناصرخسرو در دیوان خود از آن بهره جسته، آوردن سؤالاتی است که به شیوههای گوناگون مطرح نمودهاست. او خود با انواع علوم زمانه اعمّ از حکمت، فلسفه، دین و... آشنا بود و از هریک از این علوم برای بیان عقاید خود استفاده کردهاست. پرسشهای ناصرخسرو در میان قصایدش درج شدهاست، امّا وی پاسخ این پرسشها را به شیوههای گوناگون بیان کردهاست. گاهی برای یافتن پاسخها باید به آثار منثور او مراجعه کرد. ناصرخسرو گاهی نیز برای تنبّه خاطر مخاطب، از استفهام انکاری استفاده نموده و در برخی موارد نیز بعد از پرسش در قصیدهای، بلافاصله جواب آن را نیز همانجا بیان کردهاست. به طور کلّی، ناصرخسرو در آثارش از تمام فنون سخن بهره گرفتهاست تا آنچه را که بدان معتقد بوده بر خاطر مخاطب بنشاند. هدف اصلی این مقاله، طبقهبندی موضوعات مورد پرسش ناصرخسرو، بیان مقصود وی از طرح این سؤالات و همچنین مشخّص نمودن نحوۀ پاسخ او به این سؤالات است تا از این راه، زوایای فکری شاعر مشخّص گردد. بنابراین برای دستیابی به این هدف، دیوان اشعار، زادالمسافرین، سفرنامه، گشایش و رهایش، جامع الحکمتین، وجه دین و خوانالاخوان مورد بررسی قرار گرفت و شواهد لازم (پرسشها و پاسخها) استخراج گردید.
ناصرخسرو
پرسش و پاسخ
سؤال
مخاطب
2016
11
21
347
369
https://jll.uk.ac.ir/article_1587_e3c70676fe052b5cdf0ef502d2cfcc35.pdf