دیدگاهی که خواجه نظامالملک در کتاب سیاستنامه در عرصه حکومتداری بیان میکند، تبلور تجربیات سی سالة وی در عرصة حکومتداری است که در تمام فصول این کتاب نحوهی مشروعیتبخشی و گزینش حاکم و حدود و اختیارات وی در مرکز توجه قرار دارد. این متن به استثنای حکایتها بیشتر فعلهای آن دربارهی پادشاه است که دغدغة خواجه نظامالملک دربارة حاکم جامعه است و بیشترین فرآیندهای مربوط به شاه فرآیند مادی است. این نوع فرآیندها مبتنی بر انجام کاری است و عاملیت کنشگر خود را نشان میدهد. تعداد بالای فرآیند مادی در فرآیندهای متعلق به شاه خبر از عاملیت بالای این شخص در نظر خواجه نظامالملک و کنشگری شاه در جامعه مورد نظر او دارد. به عبارت دیگر حکایتها و مواعظ در این کتاب مربوط به شاه و شیوة حکومتداری وی است. البته رابطهی حکومت و ارکان جامعه نیز در این متن طرح شده است. از میان نظریههای موجود در تحلیل انتقادی گفتمان، مبانی روششناسی «نورمن فرکلاف» انتخاب شده است. کسی که تحلیل خود را بر پایة دستور نقشگرای هالیدی در سه بعد متن، گفتمان و جامعه انجام میدهد. نتایج پژوهش نشاندهندة این است که هر چند سیاستنامه متنی در جهت مشروعیتبخشی به حکومت حاکم بر جامعه است، نگاه خواجه نظامالملک به حکومت با تأکید بر نقش اساسی پادشاه قابل توجه است. این دریافت از کنار هم گذاری دادههای تحلیل گفتمان و شرایط اجتماعی دورة خواجه نظامالملک به دست آمده است.