یکی از وجوه اهمیت روزبهان بقلی از عارفان قرن ششم هجری، بازتاب گسترده تجربههای عرفانی، در آثار وی است. تحلیل زبان عرفانی ویژه او با استفاده از الگوی مربع تنشی امکان پذیر است. فرایند تنشی گفتمان نشان میدهد زبان عرفانی، کنشی ایستا و از پیش تعیین شده نیست، بلکه روند همیشگی صیرورت و سیالیت تجربه عرفانی در ساحت زبان است و فرایند زنده «شدن» را بازمینماید. فرایند تنشی با استفاده از تعامل دو بعد شناختی و عاطفی گفتمان و به واسطه اصل سیالیت نشانهها، رابطههای همسو و ناهمسو را در زبان عرفانی مشخص میسازد. «عبهرالعاشقین» از جمله آثار روزبهان است که به تجربه عرفانی او در آسمانهای عالم معنا و کشفوشهودها و دیدارهایی در «ارض ملکوت» و سپس بازگشت به اقلیم خاک و ابتلای او به عشق میپردازد. این پژوهش به تحلیل زبان عرفانی عبهرالعاشقین بر اساس الگوی تنشی میپردازد و نشان میدهد که الگوی مربع تنشی در زبان عرفانی روزبهان تابع ساختار افزایشی است و زبان او همچون زبان متون غنایی به درونه زبان متمایل است.